هجدهم و نوزدهم اردیبهشت ماه امسال نیز مانند سالهای گذشته دانشگاه امیرکبیر میزبان یکی از جدیترین گردهماییهای لینوکسی بود. جشنواره لینوکس امیرکبیر که نمیدانم چرا، اما مثل خیلی از ادا و اطوارهای دیگر این ممکلت، پیش وند «ملی» را با خود یدک میکشید در حالی که راه خیلی درازی برای رسیدن به چنین جایگاهی دارد. در این دو روز قرار بود که در دو سطح مبتدی و پیشرفته افراد با لینوکس و ابزارهای گنو/لینوکس آشنا شوند.
خود خود لینوکس

جشنواره لینوکس امیرکبیر
راس ساعت ۹:۲۰ مراسم با بیست دقیقه تاخیر شروع شد و بعد از تشریفات همیشگی، بهادر بخشی استادیار دانشگاه امیرکبیر ارائه خود درباره تاریخچه لینوکس را شروع کرد. ارائه کاملی که جزئیات کمتر شنیده شدهای را درباره پیدایش این سیستم عامل دوست داشتنی برای ما بازگو کرد و باعث شد چیزهای جدیدی درباره تولد این سیستم عامل و سیستمعاملهای دیگر یاد بگیریم. به عقیده ایشان :«اگر قصد ادامه تحصیل در مقطع دکترای کامپیوتر را دارید حتما باید لینوکس بلد باشید.» آن لحظه این را در ذهنم مقایسه کردم با اینکه مدتها پیش یکی از دانشجوهای دکترای هوش مصنوعی دانشگاه شاهرود از نصب سیستم عامل ویندوز عاجز بود و با خودم گفتم: البته که ظاهرا تعریف دکتر در این کشور چیز دیگری است!
بعد از این معرفی کوتاه شرکت کنندگان دو دسته شدند، عدهای به کارگاههای تخصصی رفتند و عدهای به کارگاه مبتدی تا با توزیع اوبونتو و نحوه نصب آن آشنا شوند. در بخش تخصصی که کرنل نام داشت و من هم در آن بودم باز هم بهادر بخشی مجلس را در دست داشت. در این کارگاه اول مفاهیم ابتدایی سیستمعامل و فایل سیستمها توضیح داده شد سپس نحوه کار با فرآیندها، انواع آنها و مانیتور کردنشان بررسی شد. حرفهای خوبی زده شد و ابزارهای جالبی معرفی شد که خیلی هم تخصصی نبودند و با سطح دانش متوسط من قابل فهم بودند. بعد از آن به بررسی این پرداختیم که واقعا هسته چگونه با سخت افزار ارتباط برقرار میکند و چگونه یک داده از سخت افزار را گرفته و پردازش میکند. لاگهای هسته را بررسی کردیم و اینکه با چه ابزاری میتوانیم اتفاقات بین سختافزار، درایور ها و هسته را زیر نظر بگیریم. سورس یک نسخه از هسته را برداشته، بازش کردیم و سعی کردیم با بررسی فایلهای درون آن تا حدودی از ساز و کارش سر در بیاوریم. بررسی کردیم که ماژولها چه ارتباطی با هسته دارند و چگونه وقتی ماژولها روی هارد دیسک است و هنوز ماژول هارد دیسک اجرا نشده میتوانیم سیستم را بالا بیاوریم و تقش initrd در این میان چیست.
در نهایت هم تصمیم گرفتیم کمی هم دست به خاک ببریم. وقت تنظیم و کامپایل هسته بود، بنابراین با استفاده از کانفیگی که روی دستگاهمان وجود داشت متن هسته را کامپایل کردیم و سپس ماژولها را نصب کردیم. تمام این کارها با توضیحات و جزئيات دیگر تمام زمان روز اول را به خود اختصاص داد و از ساعت یازده صبح تا شش عصر سعی شد که با هسته لینوکس بیشتر آشنا شویم.
هرچند وقتی به خانه رسیدم و لپ تاپم را باز کردم هنوز در حال کامپایل هسته بود. این کار آنقدر طول کشید که در نهایت با یک کنترل سی عطایش را به لقایش بخشیدم.
خستگی
روز دوم یعنی جمعه، در حالی که هنوز خستگی پنج شنبه در بدنم باقی مانده بود به سختی از خانه بیرون آمدم و راهی دانشگاه شدم. امروز قرار بود در بخش تخصصی دو کارگاه شبکه و امنیت برگزار شود و در سطح مبتدی (که حالا به متوسط رسیده بود) آموزشهای سیستمعامل و نحوه کار با خط فرمان ادامه پیدا کند.
در این بخش، اول مفاهیم شبکه توضیح داده شد و سپس چندین ابزار پایه مانند route, traceroute , … معرفی شد و بعد کمی از ابزار برنامه نویسی scapy گفته شد و من دائم حسرت میخوردم که چرا موقع درس دادن این چیزها را به ما نگفتند که ما بفهمیم پشت این همه تئوری چه خوابیده است. بعد هم سعی کردیم که یک سرور DNS راه اندازی کنیم.
نمیدانم از خستگی مفرط من بود یا کیفیت پایین کارگاه امنیت. اما هر چه بود کارگاه هک و امنیت قابل مقایسه با برنامههای پیش نبود. اول کمی از تنظیمات فایروال گفتند بعد سعی کردند بین دو کامپیوتر SSH برقرار کنند که نشد و آخر هم با هک همیشگی و بینمک رمز وایرلس WEP همه چیز تمام شد. هرچند ابزارهای جالبی از توزیع کالی برای نفوذ به سیستم معرفی شد که کمی از بی خاصیتی این چند ساعت کم کرد.
آخر همه اینها هم باید از دانشکده و انجمن فعال کامپیوتر و فناوری اطلاعات امیرکبیر تشکر کرد که حداقل کمی به فکر چنین رویدادهایی است و تا کنون شش سال است که جشنواره لینوکس برگزار کرده.
بین خودمان بماند اما آخرش آنقدر خسته بودم که تصمیم گرفتم دیگر نه در کارگاه ده ساعتهای شرکت کنم نه خودم چنین برنامههای فشردهای را برگزار کنم. شاید به جای اینکه هر سال دو روز این چنین فشرده کارگاههایی برگزار شود بهتر بود که در طول سال آهسته و پیوسته این پنگوئن دوستداشتنی را به دیگران معرفی کنیم.
نامربوط: بخش خنده دار قضیه هم اینجا بود که هیچ کدام از اساتید گرامی از لینوکس استفاده نمیکردند. همه بدون استثنا، اسلایدها را روی ویندوز نشان میدادند و لینوکس را به صورت مجازی بالا آورده بودند!
بخوانید:
روز آزادی نرمافزار ، در حسرت یک همایش واقعی
گنو لینوکس را دوست دارم چون آموخت از تغییر نترسم
این که لینوکس رو مجازی استفاده می کنن شاید به خاطر این باشه که آزادی نرم افزار و لینوکس دغدغهاشون نیست و فقط یه نگاه ابزاری بهش دارن!
راستش من به عنوان یکی از ارائه دهندهها میتونم بگم که تقریبا ۷ سالی هست که سیستم عامل اصلیم لینوکس هست (مثلا ممکنه مقطعی ۳ماه رو ویندوز اومده باشم ولی بیشتر از این نه). مسئلهای که بود این بود که یکی از اسپانسرها میخواست صدای ارائه دهنده رو بهعلاوه تصویر اسکرین سیستم ضبط کنه و برنامهای که اولش چیده بودیم این بود که ما یک سیستم رو بهعنوان MUX بذاریم که پروژکتورا همه با VNC به اون وصل بودن و این MUX به لپتاپهای ما وصل شه و بتونیم از روی لپتاپهای خودمون ارائه بدیم ولی متأسفانه ورودی صدای اون سیستم MUX مشکل داشت و مجبور شدیم از فقط یک لپتاپ برای اینکار استفاده کنیم که اون هم خود اسپانسر آورد و روش ویندوز بود. بههرحال بهخاطر تایم زیادی هم که اسپانسر عزیز صرف نصب برنامه Camtasia روی اون سیستم کردن و شرکتکنندهها هم کلی معطل شدن که ما اصلا نمیخواستیم!!! مجبور شدیم ارائه رو تا آخر اون روز با همون لپتاپ انجام بدیم که شیفت زمانی زیادتر نشه.
به هرحال از نظرتون ممنونم امیدوارم سال دیگه بتونم اینکارو بکنم! 😉
ممنون از توضیحات 🙂