*ما در اینجا منظورم تمام ماهایی هستیم که دغدغههای مشترکی داریم. صاحب استارتآپی هستیم یا اکوسیستم نوپای استارتآپهای ایران را ارزشمند میدانیم. کل کسب و کارمان بر اینترنت یا دسترسی به اطلاعات بنا شده و دغدغههایمان از جنس دانش، اطلاعات و فناوری صفر و یک است. مسلم است که این نظرات برای کسانی که چنین دغدغههایی ندارند یا در زمینه فناوریهای دیگر فعالیت میکنند یا روحانی را از زاویه ضعفها نگاه میکنند ممکن است بیارزش و سطحی به نظر برسد.
همین طور که کانالهای تلویزیون را بالا پایین میکرد روی مناظرهها توقف کرد و زیر لب غر زد که «حالا روحانی برامون چی کار کرد مثلا؟». بعد هم کانال را عوض کرد و دوباره گوشیاش را برداشت و سرگرم بالا پایین کردن کانالهای تلگرامی شد. خواستم بهش بگویم همین تلگرامی که وسیله تفریح و سرگرمی و البته راهحل راحتی برای ارتباط با خانواده و دوستانت شده از صدقه سری همین دولت روحانی است و اگر این دولت نبود احتمالا هنوز نسل چهارم که هیچ، نسل سوم ارتباطات موبایلی در انحصار رایتل مانده بود و طی این ۴ سال خیلیها همان علامت E را بالای گوشیهایشان میدیدند.
حقیقت این است که قیمت اینترنت در تمام این سالها افزایش محسوسی نداشت و علاوه بر اینها کابوس سقف استفاده از اینترنت که مدتها روی ۱۲۸ کیلوبیت باقی مانده بود هم به فراموشی سپرده شد. حالا چندسالی میشود که همه راحتتر از گذشته به اطلاعات دسترسی دارند و کسی یادش نمیآید روزی وزیر ارتباطات اینترنت ۵۶ کیلوبیت را برای کارهای تحقیقاتی و دانلود مقالات علمی کافی میدانست. حالا همه در خانه و خیابان و حتی جادههای بین شهری به راحتی به اینترنت پر سرعت ده مگابیتی دسترسی داریم و نه تنها برای امور کاری که حتی برای تفریح، سرگرمی و تماشای فیلم هم از آن استفاده میکنیم.
این اولین دولتی بود که به رسانههای اجتماعی به چشم تهدید نگاه نکرد و سعی کرد در حد توانش در برابر فیلتر رسانهها مقاومت کند. البته که گاهی موفق بود و گاهی نه. شبکههای اجتماعی هم با چشم دیگری نگاه شد. در طی این چهار سال کمتر شبکه اجتماعیای در ایران فیلتر شد تا طی این مدت کاربران اینستاگرام و تلگرام در ایران روی هم عدد ۵۰ میلیون کاربر را رد کند [تخمینی بر اساس تعداد نصب اپلیکیشنها در کافه بازار] و نه تنها معنی رسانه را در ایران دست خوش تغییر کند بلکه کسب و کارهای خانگی متعددی هم بر اساس این دو شبکه اجتماعی شکل بگیرند.
نگاه به همین کسب و کارها و مسئله کارآفرینی بود که در اوایل دولت روحانی واژه استارتآپ را به کشور آورد و اولین شتابدهندهها و به دنبال آن سرمایه گذاران خطر پذیر وارد لغتنامه کسب و کار ایران شدند. این فضای ثبات پول خارجی را وارد صنعت فناوری اطلاعات کرد و اکوسیستم فناوری ایران را یک پله ارتقاء داد تا امروز با انواع و اقوام کسب و کارهای نوپایی روبرو باشیم که هرکدام به امید کسب بخشی از بازار فعالیت میکنند و با هزینههای بسیار پایین سعی در ایجاد شغل و حل مشکلات بزرگی دارند. کافی است امروز صبح نگاهی به بیلبوردهای مسیر روزانهتان بندازید. به جای مواد غذایی، تبلیغات انواع سایتها و سرویسهای آنلاین را مشاهده میکنید و این به لطف توسعه اینترنت و دسترسپذیری آن ممکن شد. حالا بسیاری از روستاهای دور افتاده هم در کمتر از سه سال در زمینه دسترسی به اینترنت پر سرعت متحول شدند. همین موضوع احتمالا جلوی مهاجرت بخش زیادی از روستاییتان به شهرها را میگیرد و البته که شکاف دیجیتالی را به شدت کاهش داده است. حتی شاهد افزایش مهاجرت معکوس به روستاها هم بودیم و این به خاطر پیشرفت راههای ارتباطی و سهولت انجام امور با روشهای ارتباطی نوین رخ داد.
در همین دولت طرح شبکه ملی اطلاعات پس از سالها کش و قوس با روح دیگری دوباره تعریف شد و به جای حرف و حدیث در عمل پیاده سازی شد تا تعدادی از سایتهای داخلی هزینه دیتا را کاهش دادند و بعضا رایگان کردند. همکاری سرویسدهندههای اینترنت با توزیعکنندههای محتوا باعث شد شکل جدیدی از خدمات اینترنتی شکل بگیرد و سایتهای استریم فیلم سینمایی کمکم تعریف شوند تا تامین کنندگان اینترنت از فروش دیتا به فروش محتوا روی بیاورند.
در سه سال گذشته در زمینه اینترنت اشیا هم طرحها و سندهای زیادی تدوین شد. برگزاری همایشها و رویدادهای متعدد و تشکیل پارکهای اینترنت اشیا از این جهت حائز اهمیت است که اگر این فناوری همه گیر شد دیگر دردسرهای «پیوست فرهنگی» و اتفاقات پیشبینی نشده جلوی پیشرفتش را نمیگیرد.
هرچند دولت روحانی ضعفهایی هم داشت اما حداقل در بخش فناوری اطلاعات آن قدر اتفاق مثبت رخ داد که محکم جلوی سوال «حالا روحانی برامون چی کار کرد مثلا؟» بایستیم و خواهان ادامه این روند رو به رشد حداقل در زمینه اینترنت و فناوری اطلاعات باشیم.
بازنویسی یادداشت شماره ۴ دانش امروز
دیدگاهتان را بنویسید