گاهی اوقات بعضی مفاهیم را سخت میتوان برای دیگران توضیح داد. برای کسانی که سالهاست از نرمافزارهای انحصاری مانند ویندوز و مک و غیره استفاده میکنند و هربار که برنامهای را دانلود میکنند به دنبال کرک آن و دور زدن حقوق مولفاش هستند، دشوار است واژهای به نام «لاگ» را توضیح دهی یا از جمعهای متنباز سخن بگویی. به بسیاری از افراد حتی متخصص در حوزه نرمافزار سخت میتوان فهماند که در تهران عدهای از ده سال پیش کنار هم جمع میشدند و مثل اینکه مدتها بوده همدیگر را گمکرده باشند با هم قرار میگذاشتند تا با عطش وصفناپذیری از علاقهشان به دستهای از نرمافزارها صحبت کنند. سختتر آن است که بگوییم این گروه ده سال یک نفس دوام آورد، آدمها میرفتند و میآمدند و این عطش سر جایش بود عدهای که نوجوان بودند جوان میشدند و به دنبال این عطش به این گروه میپیوستند. علت این عطش و این دوام را میتوان از ابعاد مختلفی بررسی کرد.
نخست آنکه نرمافزار آزاد شما را وادار میکند یک مصرف کننده صرف نباشید. وقتی که در اولین روزهای آشنایی با جهان متنباز به دنبال حل مشکلاتتان میگردید و مشاهده میکنید عده زیادی تجربیات خود را با شما در میان گذاشتهاند و عدهای روزانه ساعتها وقت میگذارند تا مشکلات تازهکارها را حل کنند. ناخواسته بعد از مدتی که در دنیای متنباز خبره شدید شما هم به یکی از این کاربرانی تبدیل میشوید که دوست دارید دست دیگران را بگیرد و این چرخه بیانتها ادامه پیدا میکند و علت این است که این تفکر از بنا داوطلبانه پایهریزی شد.
دوم احترام متقابل است. نرمافزار آزاد به چشم یک مشتری به شما نمینگرد. بنابراین شما هم به چشم یک فروشنده به آن نگاه نمیکنید. در حالی که مایکروسافت و اپل و آدوبی و دیگران همواره به چشم مشتری به شما نگاه کردند. شما گاهی خوشحال بودید که با زیرکی و تلاش توانستید آخرین نسخه فوتوشاپ را دانلود کنید و این اواخر از اینکه مایکروسافت برای ویندوز غیر اصلتان به روزرسانی فرستاد لذت بردید. در حالی که در جهان متنباز شما همیشه کاربر قابل احترام این اکوسیستم باقی میمانید هیچکس از روز اول حق نداشته سرویسی را بر شما محدود کند. شما از خدمات استفاده میکنید چون خدمات برای کسی نیست و هرکس بر روی شانههای نفر قبل ایستاده است. در حقیقت هیچکس مالک نرمافزارهای آزاد نیست و همه مالک نرمافزارهای آزاد هستند.
سوم آنکه شما در این اکوسیستم یک کالا نیستید. پس رفتاری کالاگونه هم ندارید. بنابراین عجیب نیست اگر در ده سالگی تهلاگ بدون اینکه سودی در میان باشد با مراسمی مواجه شوید که در آن حدود ده نفر رایگان دانش خود را در اختیار دیگران میگذارند و جدیترین و با کیفیتترین کارگاهها را برگزار میکنند. در این مسلک، آزادی دانش یک اصل است فریاد نخست بنیانگذار آن این بود که نباید با بستن کد جلوی پیشروی دانش نرمافزار را بگیریم.
شاید بتوان برای این رفتار نام سوسیالیسم نرمافزاری را برگزید. با این تفاوت که بر آمده از دل جامعه است نه از دل حکومت و همه چیز داوطلبانه انجام میشود نه با زور. یک جامعه سوسیالیتی پایدار با تمام سودهایش و به دور از تمام زیانهایش. شرایطی که فرد در خدمت جامعه است چون از خدمت دیگران استفاده میکند و خدمتش در چرخش روزگار و سوار بر امواج خروشان جامعه دوباره به سمت خودش بر میگردد.